|
میاندار
برای احیای مجالس ستایشگری اهل البیت علیهم السلام به شیوه اصیل و سنتی
|
شعر "حکایت درخت" اثر محمدجواد غفور زاده "شفق"
که توسط مداح اهل بیت جناب کربلایی حسین محمدی فام در فاطمیه دوم ۱۳۹۰
در هیأت روضةالشهداء دکلمه گردیده است

سالها پیش در این شهر درختی بودم
یادگاری کهن از دوره سختی بودم
هرگز از همهمه باد نمی لرزیدم
سایه پرورد چه اقبال و چه بختی بودم
به برومندی من بود درختی کمتر
رشد می کردم و می شد تنه ام محکمتر
من به آینده خود روشن و خوش بین بودم
باغ را آینه ای سبز به آیین بودم
روزها تشنه هم صحبتی با خورشید
همه شب هم نفس زهره و پروین بودم
ریشه درقلب زمین داشتم و سر به فلک
برگ هایم گل تسبیح به لب مثل ملک
راستی شکر خدا برگ و بری بود مرا
با درختان دگر سر و سری بود مرا
قامت افراشته چون سرو و صنوبر بودم
چتر سرسبزی و شهد ثمری بود مرا
چشم من بود به شاهین ترازوی خودم
تکیه کردم همه عمر به بازوی خودم
ناگهان پیک خزان آمد و باد سردی
باغ شد صحنه ی طوفان بیابان گردی
در همان حال که احساس خطر می کردم
نرم و آهسته ولی با تبر آمد مردی
تا به خود آمدم از ریشه جدا کرد مرا
ضربه هایش متوجه به خدا کرد مرا
حالتی رفت که صد بار خدایا کردم
از خدا عاقبت خیر تمنا کردم
گرچه از زخم تبر روی زمین افتادم
آسمان سیر شدم ، مرتبه پیداکردم
از من سوخته دل بال و پری ساخته شد
کم کم از چوب من آنروز دری ساخته شد
تا نگهبان سرا پرده ماهم كردند
هر چه در بود در آن كوچه نگاهم كردند
از همان روز كه سيمای علی را ديدم
همه شب تا به سحر چشم به راهم كردند
مثل خود تشنهی سيرآب نمیديدم من
اين سعادت را در خواب نمیديدم من
بارها شاهد رخسار پيمبر بودم
محرم روز و شب ساقی كوثر بودم
تا علی پنجه به اين حلقهی در میافكند
به خدا از همهی پنجرهها سر بودم
دستهای دو جگر گوشه كه نازم میكرد
غرق در زمزمه و راز و نيازم میكرد
به سرافرازی من نيست دری روی زمين
متبرک شدم از بال و پر روح الامين
سايهی وحی و نبوت به سرم بوده مدام
به خدا عاقبت خير همين است همين
هر زمانی كه روی پاشنه میچرخيدم
جلوهی روشنی از نور خدا میديدم
ازكنار در اگر "فاطمه" میكرد عبور
موج میزد به دلم آينه در آينه نور
سبز پوشان فلك پشت سرش میگفتند
"قل هو الله احد" ، چشم بد از روی تو دور
سوره كوثری و جلوهی طاها داری
آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
ديدم از روزنهها جلوهی احساسش را
دست پر آبله و گردش دستاسش را
ديدهام در چمن سبز ولايت هر روز
عطر انفاس بهشتی و گل ياسش را
زير آن سقف گلين عرش فرود آمده بود
روح همراه ملائک به درود آمده بود
هر گرفتار غمی حلقه بر اين در ميزد
هر كه از پای میافتاد به من سر میزد
آيهی روشن تطهير دراين كوچه مدام
شانه در شانهی جبريل امين پر میزد
يک طرف شاهد نجوای يتيمان بودم
يک طرف محو شكوفائی ايمان بودم
من ندانستم از اول كه خطر در راه است
عمر اين دلخوشی زود گذر كوتاه است
دارد اين روز مبارک ٬ شب هجران در پی
شب تنهائی "ريحان رسول الله" است
مانده بودم كه چرا آينه را آه گرفت؟
يا پس از هجرت خورشيد چرا ماه گرفت؟
رفت پيغمبر و ديدم كه ورق برگشته
مانده از باغ نبوت گل پرپر گشته
مهبط وحی جدا گريد و جبريل جدا
مسجد و منبر و محراب و حرم سر گشته
هست در آينهی باغ خزان ديده ملال
نيست هنگام اذان ، صوت دل انگيز بلال
همه حيرت زده افروختنم را ديدند
ديده بر صحن حرم دوختنم را ديدند
بی وفايان همه آن روز تماشا كردند
ازخدا بیخبران سوختنم را ديدند
سوختم تا مگر از آتش بيداد و حسد
چشم زخمي به جگر گوشهی ياسين نرسد
هيچ آتش به جهان اين همه جانسوز نشد
شعله اينقدر فراگير و جهان سوز نشد
جگرم سوخت ولی در عجبم از شهری
كه دل افسرده از اين داغ توان سوز نشد
"رسم آتش زدن از عهد خلیل است ولی"
"آتش آنروز گلستان شد و امرزو نشد"
آه ازاين شعله كه خاموش نگردد هرگز!
داغ اين باغ فراموش نگردد هرگز!
سوخت در آتش بيداد رگ و ريشه و پوست
پشت در اين علی است و همهی هستی اوست
يادم از غفلت خويش آمد و باخود گفتم
حيف آنروز به نجار نگفتم ای دوست
تو كه در قامت من صبر و رضا را ديدی
بر سر و سينهی من ميخ چرا كوبيدی؟
همه رفتند و به جا ماند در سوختهای
دفتری خاطره از آتش افروختهای
سالها طی شد از آن واقعهی تلخ و هنوز
هست در كوچهی ما چشم به در دوختهای
تا بگويند در اين خانه كسی میآيد
"مژده ای دل كه مسيحا نفسی میآيد"
شعر از محمدجواد غفور زاده "شفق"
***
بردای دریافت فایل صوتی اینجا را انتخاب کنید

مجلس عزاداری در شب سوم ایام فاطمیه سال ۱۳۹۰ شمسی به روایت ۹۵ روز
در هیأت رایة العباس علیه السلام
***
***
مطالب مرتبط
ــــــــــــــــــــ

مجلس عزاداری در شب دوم ایام فاطمیه سال ۱۳۹۰ شمسی به روایت ۹۵ روز
در هیأت رایة العباس علیه السلام
***
***
مطالب مرتبط
ــــــــــــــــــــ

مجلس عزاداری در شب اول ایام فاطمیه سال ۱۳۹۰ شمسی به روایت ۹۵ روز
در هیأت رایة العباس علیه السلام
***
***
مطالب مرتبط
ــــــــــــــــــــ